شعردر مقام مادر
مادر ای تنهاترین شب زنده دار
مادر ای محبوبه شب در بهار
مادر ای دشت شقایق در کویر
مادر ای عطر حقایق در مسیر
مادر ای پاکیزه دامن کوه درد
مادر ای رخساره ی تو زرد زرد
مادر ای گیسو طلایی ؛ نازنین
مادر ای ماه خیالم ؛ مه جبین
مادر ای روشنگر شب های تار
مادر ای آرامبخش بیقرار
مادر ای هر بوسه تو دلبری
مادر ای استاد مهر و سروری
مادر ای آب حیات و ریشه ام
مادر ای روح تو در اندیشه ام
مادر ای تندیس عشق و سادگی
شعردرمقام مادر
بلبلی بودی به بوستان حقیقت مادرم
روز و شب محو جمال دل ربایت مادرم
شمع بودی ما چو پروانه به دورت مادرم
سوختی و آب گشتی از محبت مادرم
گل بودی و عطر تو اندر مشامم مادرم
تو شدی پرپر به عشق کودکانت مادرم
ای گلستان خوش عطر آرزوها مادرم
رفتی و آتش زدی قلب من و ما مادرم
چون قناری در غمت اندر نوایم مادرم
آرزوی وصلت است شعر و نوایم مادرم
ای بلا گردان تو دار و ندارم مادرم
کاش یک لحظه ببینم روی ماهت مادرم
روز ما تاریک شد چون شام تار از دوریت
کاش بودی آفتاب مهربان ای مادرم
مرحم زخم من و درمان درد من تویی
ای طبیب و ای حبیب و ای شفایم مادرم
گوهر یکدانۂ لطف و وفا و مرحمت
تا تو بودی گرمی عشقت به پا بود مادرم
رفتی و خانه خرابم بی قرارم مادرم
اشگ ماتم شد روان در دیدگانم مادرم
کن دعا ساقی نظر دارد به مهرت مادرم
کن شفاعت چون که محتاج دعایم مادرم
.............................................
شاعر و مداح اهل بیت رسول چهارمحالی(ساقی)
شعربرای مادر
پا به پای غم من پیر شد و حرف نزد
داغ دید از من و تبخیر شد و حرف نزد
شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب
شب به شب آمدنم دیر شد و حرف نزد
غصه میخورد که من حال خرابی دارم
ازهمین غصه ی من سیر شد و حرف نزد
وای از آن لحظه که حرفم دل او را سوزاند
خیس شد چشمش و دلگیر شد و حرف نزد
صورت پرشده از چین و چروکش یعنی
مادرم خسته شد و پیر شد و حرف نزد
محمدرضا تقیان ، شهرکرد
نوحه و مرثیه مادر
سبک:گهواره خالی
....................................................
داد از جدایی،مادر کجایی(2)
................................................
از کف برون شد،صبرو قرارم
دانی که بی تو،طاقت ندارم
از دوری تو،جان می سپارم
دارم هوایت مادرم،مادر کجایی
.................................................
دارم به سینه،درد و ملالی
شد مونس من،افسرده حالی
در خانه مانده،جای تو خالی
جانم فدایت مادرم،مادر کجایی
.............................................
رفتی ز داغت،خون گریه کردم
بر سینه ی من،زد خیمه ماتم
این خانه گشته،بی تو جهنم
گریم برایت مادرم،مادر کجایی
..................................................
از درد هجران،خاموش و سردم
تویی به عالم،دوای دردم
باز آ به پیشم،دورت بگردم
افتم به پایت مادرم،وای از جدایی
.............................................
بنگر به حالم ،من بی قرارم
از دوری تو ،من زار زارم
»ساقی«به قربان مرامت ماه تابان
گردد بلا گردان تو،ای عشق و ایمان
....................................................
شاعر و مداح اهل بیت ذاکر الحسین رسول چهارمحالی
شعربرای فراق مادر
پا به پای غم من پیر شد و حرف نزد
داغ دید از من و تبخیر شد و حرف نزد
شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب
شب به شب آمدنم دیر شد و حرف نزد
غصه میخورد که من حال خرابی دارم
ازهمین غصه ی من سیر شد و حرف نزد
وای از آن لحظه که حرفم دل او را سوزاند
خیس شد چشمش و دلگیر شد و حرف نزد
صورت پرشده از چین و چروکش یعنی
مادرم خسته شد و پیر شد و حرف نزد
محمدرضا تقیان ، شهرکرد
رباعی درفراق مادر
مادرم ای رفته در خوابی دراز
یاس هایت توی ایوان گشته باز
گرچه گلهایت همه تنها شدند
با شقایق های آن دنیا بساز
شعربرای فراق مادر
مادر تو آن فرشته ی مهر و محبتی
کانون عشق ولطف صفا و صداقتی
سوگند میخورم که تورا دوست دارمت
خواهم همیشه بهر تو از حق سلامتی
باشد دعای خیر تومشگل گشای من
زان رو که بازتاب پیام رسالتی
عرش دلم ز مهر تو پر نور تا ابد
ای مایه ی امید تو نور سعادتی
شعربرای فراق مادر
محرم اسرارغمهامادراست
همصداباگفته ما،مادراست
همچوخورشیدجهانتاب است او
بهترازخورشیدرخشا،مادراست
بهترازخورشیدوماه واختران
روشنایی بخش دلها مادراست
این حقیقت رابه گوش دل شنو
همطرازعرض اعلاءمادراست
دربرفرزندوخودازجان ودل
آنکه بیداراست شبهامادراست
آنکه باصبروتوانی بی شمار
می کندباما مدارا،مادراست
آنکه زیرپای خودداردبهشت
درپناه حق تعالی ،مادراست
ای صبا برگو به نقاشان دهر
بهترین سیمای زیبا،مادراست
همچنان دریای عرفان است او
قبله حاجات دلها،مادراست
استاد:عرفان کرمانی