شعربرای فراق برادر
برادر پشتم از داغت شکسته
دو چشمونم به خون غم نشسته
برادر کن نگاهی بر دل من
ز بعد تو شدم زار و چه خسته
برادر جان نگاه من براهت
تو رفتی و خدا پشت و پناهت
برون رفته ز کف صبر و قرارم
که بینم من دوباره روی ماهت
گل باغ صفایی ای برادر
تو مهمان خدایی ای برادر
شده قلبم پر از اندوه و ماتم
ز جمع ما جدایی ای برادر
اگ مردیم بمیریم هردوتامون
ببندن سنگ جفتی از برامون
اگ مردیم بمیریم موسم گل
گل وبلبل نشینن در عزامون
نه امید وصال تو شبونه
کنم پرواز و من از آشیونه
بیایم تا مزارت ای گل من
که شاید تو .... برگردی خونه
شبا میگریم از هجرت عزیزم
برایت اشک و از دیده بریزم
تو کردی ناتوانم با فراغت
دگر بابا زجایم برنخیزم
چرا غم ریشه ی جونم گرفته
چرا غصه گریبونم گرفته
خداوندا چرا از دل ننالم
اجل نور دوچشمونم گرفته
جدایی مو نمیخاستم خدا کرد
نمیدونم کدوم کافر دعا کرد
نمیدونم خدا کرد یا قضا کرد
به حجران تو مارا مبتلا کرد
سبک زیبا-فراق برادر
ای برادر بی قرام
ازغمت جان می سپارم
توبه رویم در چاره بستی
پشتم ازداغ مرگت شکستی
*******
رنگ رخسارم پریده جان من بر لب رسیده
پشتم از دردت خمیده دیده بگشا داغدارم
توبه رویم در چاره بستی
پشتم ازداغ مرگت شکستی
*******
دیده بگشا ای برادر بر من غمدیده بنگر
از بر من رفتی آخر آه و ناله گشته کارم
توبه رویم در چاره بستی
پشتم ازداغ مرگت شکستی
*******
داغ تو بر دل نشته محنتم از حد گذشته
از غمت پشتم شکسته غیر تو یاری ندارم
توبه رویم در چاره بستی
پشتم ازداغ مرگت شکستی
سبک ترکی برای فراق برادر
یاندیم الله بو محنده بل سینارقارداش ئولنده
گور تفاقیم نجه برهم اولدی
قارداشیم ئولدی قدیم خم اولدی
***********
تزخزان اولدی بهاری آغلادوب بو دلفکاری
قالدی عکسی یادگاری
گور تفاقیم نجه برهم اولدی
قارداشیم ئولدی قدیم خم اولدی
**********
قلبیمی بو غصه بولدی باوفا یاریم نجه اولدی
مهربان قارداشیم ئولدی
گور تفاقیم نجه برهم اولدی
قارداشیم ئولدی قدیم خم اولدی
************
سسلرم یول یولداشیم وای گورنلر چکدی باشیم وای
گئتدی الدن قارداشیم وای
گور تفاقیم نجه برهم اولدی
قارداشیم ئولدی قدیم خم اولدی
پدر | مادر | همسر | فرزند | برادر-خواهر |
پندیات | سبک ختم | شهدا | فایل ختم | رزروگروه |
پدر | مادر | همسر | فرزند | برادر-خواهر |
پندیات | سبک ختم | شهدا | گالری | سایرموارد |
توبودی غمگسارم ای برادر
همیشه در کنارم ای برادر
تورفتی قامتم ازغم شکسته
دگر یاری ندارم ای برادر
پس از مرگ تو ای امیدجانم
سیه شد روزگارم ای برادر
دلم ازبعدبابابرتو خوش بود
ز داغت اشکبارم ای برادر
توبودی یاوروپشت وپناهم
ز هجرت بی قرارم ای برادر
گلم تو بلبل و پروانه ام تو
تو شمع شام تارم ای برادر
بنالد صالح و گوید مکرر
شده ازدست کارم ای برادر
بودهم جان وهم جانانه خواهر
انیس و مونس و فرزانه خواهر
نهفته در دلش عشق برادر
برادر شمع و چون پروانه خواهر
بلی چون گوهربی مثل وهمتاست
نهفته در دل ویرانه خواهر
به نیکی نام و عشقش مانده برجا
به تاریخ جهان افسانه خواهر
بسان بلبل زیبا و خوشرو
به کنج دل نموده لانه خواهر
فروغ حسن او روشنگر دل
صفای محفل و کاشانه خواهر
ندارد رونقی کاشانه بی او
چراغ پر فروغ خانه خواهر
بود دلدار و غمخوارت همیشه
نباشد با غمت بیگانه خواهر
اگر روی تو را یکدم نبیند
شود از هجر تو دیوانه خواهر
بریزد خون دل اندر فراقت
زچشم نرگس و مستانه خواهر
اگر افسرده بیند روی ماهت
شودقلبش زغم چون شانه خواهر
برادر شمع عمرت گشته خاموش
مراکردی در این عالم سیه پوش
همیشه درعزایت خون بگریم
نگردد لحظه ای یادت فراموش
گلزار بهشت است گل روی برادر
آید به مشام دل و جام بوی برادر
گر،طالب مردانگی وصدق وصفایی
هر روز گذر کن به سر کوی برادر
هم خون تو حافظ ناموس توباشد
بنگر به وفا و شرف و خوی برادر
آری غم مرگش شکندقلب وکمررا
تابی،نرسدبهر تو از سوی برادر
صبرازکف انسان برداندوه وفراقش